-اساس تجربی دیدگاه انگیزشی یادگیری مشارکتی
شواهدی از کاربرد علمی یادگیری مشارکتی در مدارس وجود دارد که این ادعای متخصان انگیزش را تأیید میکند که پاداشهای گروهی و ساختارهای هدفمند پیشرفت تحصیلی را در این روش افزایش میدهد. برای مثال در تکنیک گروههای دانشآموزی با سطوح پیشرفت مختلف، دانشآموزان با سطوح پیشرفت و تواناییهای مختلف در گروه قرار میگیرند و با همدیگر برای یادگیری مباحث تدریس شده توسط معلم و یا مباحث جدید فعالیت میکنند و در امتحانات به صورت فردی شرکت میکنند در هر گروه بر اساس درجهای که همه اعضای آن پیشرفت کرده اند. پاداش دریافت میکنند و تنها گروهی میتواند پاداش دریافت کند که همه اعضای آن مطالب را یاد گرفته باشند.
-دیدگاه انسجام اجتماعی روش یادگیری مشارکتی
طبق دیدگاه انسجام اجتماعی یادگیری مشارکتی در پیشرفت به میزان زیادی با انسجام گروه بستگی دارد. بر این اساس دانشآموزان به هم گروههای خویش در یادگیری مطالب کمک میکنند و هر کدام موفقیت
دیگری را میخواهد این دیدگاه شبیه دیدگاه انگیزشی است که در آن بر تأکید توضیحات شناختی در اثربخشی روش یادگیری مشارکتی کمتر از توضیحات انگیزشی تأکید میشود. در تئوری انگیزشی راجع به یادگیری مشارکتی ادعا میشود که به دانشآموزان حداقل در بضعی از قسمتها به خاطر علاقهای که به هم گروهیهای خود دارند به آنها کمک میکنند تا مطالب را یاد بگیرند ولی در نظریه انسجام اجتماعی اعتقاد بر این است که دانشآموزان به خاطر مراقبت از گروه است که به یکدیگر در یادگیری کمک میکنند.
-دیدگاه شناختی روش یادگیری مشارکتی
تحقیق در زمینه روان شناختی نشان داده است که اگر قرار است اطلاعات در حافظه به اطلاعاتی که قبلا در آنجا وجود داشته اند ربط داده شود یادگیرنده باید به بازسازی شناختی مواد مورد یادگیری بپردازد. یکی از موثرترین شیوههای انجام عمل فوق توضیح دادن مطالب برای شخص دیگری میباشد. آموزش به وسیله همکلاسیها (گروههای همتا، هم برای آموزش دهنده و هم برای فراگیری فواید زیادی دارد).