لباس به عنوان یک پدیده فرهنگی قدمتی به اندازه زندگی بشر داشته و در سراسر زندگی انسان و تا هنگام مرگ همراه اوست. پوشاک به مثابه همراه همیشگی انسان دارای اهمیت فراوانی است که تأثیرات و کارکردهای مختلفی چون فرهنگی، مذهبی-آیینی، سیاسی، اقتصادی، نشانهشناسی و ارتباطی، زیباییشناسی، مردمشناسی، روانی، اقلیمی و…. دارد و میتوان آن را از دیدگاههای مختلفی از قبیل روانشناسی، اخلاق، اقتصاد، جامعهشناسی، مذهب، قانون، تاریخ و جغرافیا بررسی کرد.
کارکردهای گوناگون لباس سبب ظهور مسائل مختلف در حوزه اجتماع مانند مسائل اخلاقی-اجتماعی(عفاف و حجاب، فساد اخلاقی و ناهنجاری های اجتماعی و طرح مسئله امنیت اخلاقی-اجتماعی)، فرهنگی(مد و مدگرایی، تهاجم فرهنگی و غربگرایی و غربزدگی در پوشش، هویت ملی و طرح مسئله لباس ملی) و اقتصادی(سلطه اقتصادی و تبدیل شدن کشورها و جوامع به بازار مصرف تولیدات کشورهای بیگانه و آسیب به تولیدات داخلی) شده است. بر این اساس پوشش یکی از نمادهای فرهنگی و از ارزشهای خاص هر جامعه و فرهنگ و به خصوص فرهنگ اسلامی-ایرانی ما به شمار میرود که در طی چند دهه عمر انقلاب همواره با مسائل فرهنگی و اجتماعی دیگری گره خورده و مورد سؤال واقع شده است.
از سوی دیگر توجه به نقش حکومت در زمینه فرهنگ سازی در این زمینه انکارناپذیر بوده و در نگاهی عمیقتر، ضروری و اساسی است. در سدهی اخیر موضوع پوشش همواره مورد توجه جوامع اسلامی، اندیشمندان و رهبران فرهنگی و دولتها بوده است. در جمهوری اسلامی ایران نیز حجاب و عفاف در طول چند دهه اخیر همواره یکی از معضلهای مهم فرهنگی و اجتماعی جامعه بوده و مورد توجه صاحبنظران، کارشناسان و مسئولان دستگاههای فرهنگی جامعه قرار گرفته است. در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی طرحها و برنامههای مختلفی از سوی نهادها و سازمانهای مختلف در جهت گسترش و نهادینه سازی فرهنگ عفاف و حجاب در جامعه، تدوین و تصویب شده است.
حال با توجه به اهمیت و ضرورت پوشش به عنوان یکی از مهمترین مسائل فرهنگی جوامع و به خصوص جامعه ایران از یک سو و نقش بیبدیل و غیرقابل انکار حکومتها در این زمینه، بجاست که سیاستهای دولت در این زمینه را مورد سؤال قرار دهیم و بپرسیم حکومت در قبال این مسئله مهم فرهنگی چه اقداماتی انجام داده و سیر تحول سیاستگذاری و مداخله دولت در حوزه پوشش افراد جامعه پس از انقلاب اسلامی ایران تا کنون به چه صورت بوده است.
۱-۲- ضرورت و اهمیت تحقیق
پدیده لباس و پوشش از مقولههای پر فراز و نشیب در دورههای معاصر بوده است که به رغم گذشت حدود سه دهه از عمر انقلاب اسلامی ایران و تأکید بر این هنجار از ابتدای انقلاب اسلامی هنوز شاهد ثبات کامل در این زمینه نیستیم. این تحقیق به منظور فراهم ساختن پاسخی نظری به این سؤال است که در این مدت چه اقدامات و تدابیری در جهت رسیدن به نقطهای که مسئله حجاب و لباس افراد در جامعه مطابق با موازین فرهنگی- دینی یک جامعه اسلامی باشد صورت پذیرفته است. پاسخ به این سؤال و اطلاع از اقدامات گذشته میتواند در جهت تصمیمگیریها و اقدامات فرا روی سیاستگذاران در این حوزه مؤثر باشد.
۱-۳- سابقه تحقیق
حوزه تحقیقات حول مسئله پوشش گسترده و متنوع است. تعداد قابل توجهی از منابع اطلاعاتی در حوزه پوشش مربوط به بررسی فقهی پوشش یا مقایسه پوشش اسلامی با پوشش در دیگر ادیان است. تعدادی نیز به بررسیهای جامعهشناختی، تاریخی، زمینههای اثرپذیری و مانند آن پرداختهاند. یکی از مسائل و حوزههای مطالعاتی و تحقیقاتی مرتبط با بحث رابطه حکومت و پوشش است. در این حوزه نیز منابع اطلاعاتی از منظرهای گوناگون به مسئله پوشش نگریستهاند.
برخی از منابع در این حوزه از منظر حقوقی و کیفری به بررسی رابطه حکومت و پوشش پرداختهاند که از جمله آنها میتوان به پایاننامهای با عنوان «مداخله کیفری جمهوری اسلامی در زمینه پوشش نامناسب» اشاره کرد. مقالات متعددی نیز از منظر حقوقی و کیفری این بحث را دنبال کردهاند که از جمله آنها «بررسی قوانین کیفری ایران در زمینه پوشش مردم»، «نقد سیاست جنایی جمهوری اسلامی ایران در برخورد با بدحجابی»، «نگرش جرمشناختی به پدیده بیحجابی» و …. را میتوان نام برد.
از سوی دیگر برخی مقالات در این حوزه به رشته تحریر درآمدهاند. این مقالات نیز به مسائلی مانند مبانی مسئولیت و اختیارات و یا وظایف حکومت اسلامی در زمینه پوشش از منظر فقهی پرداختهاند. منابع دیگری نیز از منظر فرهنگی- اجتماعی به رابطه حکومت و پوشش پرداختهاند. در این دسته از منابع نیز مطالعاتی در زمینه جامعهشناسی پوشش، رابطه پوشش با هویت و تکامل اجتماعی، آسیبشناسی نهادها، سیاستها و نظام اجرایی، تحلیل زمینهها و عوامل فرهنگی- اجتماعی مؤثر، راهکارهای و مؤلفهها مداخله در زمینه پوشش و مانند آن مورد بحث قرار گرفته است. آقای شفیعی سروستانی در کتابی با عنوان «حجاب: مسئولیتها و اختیارات دولت اسلامی» به رویکرد یاد شده تعداد قابل توجهی از مقالات این حوزه را که عناوین برخی از آنها در سطور پیشین ذکر شد، جمع آوری کردهاند.
تحقیق پیش رو سعی کرده است تا سیاستگذاری فرهنگی پوشش در جمهوری اسلامی ایران را مورد بررسی قرار دهد. از این منظر با بررسی رابطه پوشش و فرهنگ، مبانی مداخله حکومت در حوزه فرهنگ را مورد بحث قرار داده و بر این اساس مبانی دخالت حکومت در پوشش و نیز مهمترین بحث در این زمینه یعنی نحوه و چگونگی مداخله حکومت در زمینه پوشش را بررسی کرده است تا در خاتمه و بر اساس مباحث پیشین سیر تحول سیاستها و مداخلات نظام جمهوری اسلامی ایران را در طول سه دهه انقلاب اسلامی از نظر بگذراند.
۱-۴- سؤالات تحقیق
بر اساس آنچه گفته شد سؤال اصلی این تحقیق اینگونه خواهد بود که:
- سیاستگذاریها و اقدامات فرهنگی حاکمیت در زمینهی فرهنگ پوشش در طول سالهای ۱۳۶۸ تا ۱۳۸۸ چه سیر تحولی را طی نموده است؟
این تحقیق سعی خواهد کرد به عنوان مقدمه پاسخ به سؤال اصلی به چند سؤال فرعی نیز پاسخ دهد:
- کدام سازمانها عهدهدار سیاستگذاری و اجرا در زمینه فرهنگ پوشش هستند؟
- وظایف و کارکردهای این سازمانها چیست؟
- تا کنون چه سیاستها و عملکردهایی در این حوزه اتخاذ و اجرا شده است؟
۱-۵- روش تحقیق
این تحقیق سعی میکند تا با بهره گرفتن از روش توصیفی- تحلیلی و از طریق مطالعات کتابخانهای به سؤالات مورد نظر پاسخ گوید. در این راستا از منابع و متون با ادبیات فقهی، فرهنگی و سیاستگذاری استفاده شده و اسناد سیاستی و قانونی نیز مورد بررسی قرار گرفته است.
۱-۶- اهداف تحقیق
- تبیین مبانی مداخله حاکمیت در حوزه فرهنگ
- تبیین مبانی مداخله حاکمیت در حوزه پوشش
- تبیین نحوه مداخله حکومت در حوزه پوشش افراد جامعه
- بررسی سیر تحول مداخلات حاکمیت در زمینه پوشش و حجاب
۱-۷- سازمان تحقیق
این تحقیق سعی کرده است بر اساس سؤالات طرح شده مباحث مورد نظر را در پنج فصل ارائه دهد:
فصل اول: کلیات تحقیق
فصل دوم: در این فصل در پی تبیین و پاسخگویی به رابطه میان فرهنگ و پوشش هستیم و در ادامه و بخش دوم این فصل به تعریف و تبیین پوشش از منظر فرهنگ اسلامی خواهیم پرداخت.
فصل سوم: فصل سوم این تحقیق نیز در دو بخش پیگیری خواهد شد. در بخش اول درباره مبانی دخالت حکومت در فرهنگ به بحث و بررسی خواهیم پرداخت. بخش دوم این فصل نیز مبانی دخالت حکومت در زمینه لباس و نیز نحوه و چگونگی این مداخله را مورد مطالعه قرار میدهد.
فصل چهارم: در این فصل به بررسی سیر تحول مداخلات حکومت در زمینه حجاب و پوشش افراد جامعه میپردازیم. به نظر میرسد مروری بر بستر تاریخی مداخله حکومت در زمینه پوشش به روشنتر شدن فضای بحث کمک بیشتری نماید. بر این اساس مداخله رژیم پهلوی را در دو مقطع از نظر گذرانده و سپس سه دهه پس از انقلاب را مطالعه میکنیم.
فصل پنجم نیز در برگیرنده نتایج برگرفته شده از این تحقیق است.
۱-۸- مشکلات و موانع تحقیق
- مبهم بودن حیطه تحقیق به جهت ابهام در ارتباط میان مباحث سیاستگذاری عمومی- دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران- و سیاستگذاری و خطمشیگذاری در رشته معارف اسلامی و مدیریت و رشته معارف اسلامی و فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق (ع) و تلاش در جهت مشخص کردن حیطه تحقیق (مطالعه و پرسش و مشاوره با اساتید حوزه سیاستگذاری عمومی- دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران- و نیز اساتید مدیریت)
- تشتت و پراکندگی سازمانی در مسئله پوشش
- عدم همکاری دفتر فرهنگی اجتماعی وزارت کشور به عنوان سازمان نظارتی بر مسئله پوشش و حجاب در جامعه
- حساسیت برخی از تحقیقات انجام شده در این حوزه و عدم امکان دسترسی به آنها
- رویکرد فقهی و حقوقی در منابع موجود و نیز بررسی عملکرد رژیم پهلوی در مطالعات صورت گرفته در حوزه پوشش
- کمبود منابع با رویکرد تحقیق پیش رو
- سهل و ممتنع بودن موضوع تحقیق: ممکن است مطالعه و تحقیق در حوزه پوشش افراد جامعه در نگاه اول سهل و آسان به نظر برسد اما در واقع حیطه پوشش و مطالعه و پژوهش در آن بسیار مشکل است. این مسئله از آنجا ناشی میشود که این موضوع از عوامل متعددی متأثر است و علاوه بر آن پیشرفتهای کنونی جامعه بشری بر تعدد عوامل مؤثر بر آن دامن زده است. از سوی دیگر تنوع قومی و خرده فرهنگهای جامعه ایرانی و نیز پیچیدگیهای فرهنگی آن بررسی این موضوع را پیچیدهتر و مشکلتر میکند.
فصل دوم: پوشش و فرهنگ
مقدمه
این فصل با عنوان فرهنگ و پوشش شامل دو بخش است در بخش اول به رابطه فرهنگ و پوشش خواهیم پرداخت. لباس یکی از مؤلفههای مهم فرهنگی هر جامعه است که به نوعی با ارزشهای حاکم بر آن نیز گره خورده است و به عنوان یک ابزار مهم برای شناخت فرهنگها و نیز تمایز میان ملل مختلف و حتی نفوذ در ساختار فرهنگی و ارزشی جوامع بکار گرفته میشود.
پوشش و لباس از سویی تابعی از فرهنگ است و از سوی دیگر خود به عنوان نماد فرهنگ و ارزشهای خاص هر جامعه و فرهنگ به شمار میرود. پوشش یکی از زیربخشهای نظام فرهنگی است که هر چند با نظامهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی پیوند خورده است اما پیش از هر چیز و از اولین و برجستهترین نقشهای آن نقش و زمینه فرهنگی آن است. به عبارتی هر چند پوشش در آغاز شکلگیری اجتماعات بشری نقش حفاظتی داشته، اما با توسعه فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی زمینه و نقش فرهنگی آن برجسته و نمادین شده است.
در بخش دوم این فصل نیز پوشش را از منظر فرهنگ اسلامی مورد مطالعه قرار خواهیم داد. چنانکه گفتیم لباس یکی از مؤلفههای فرهنگی جامعه است که با ارزشهای حاکم بر آن گره خورده است. بر این اساس و از آنجا که لباس و پوشش در جامعه ما بیشتر متأثر از نظام ارزشهای دینی است، میکوشیم پوشش را از منظر ارزشهای اسلامی مورد بحث قرار دهیم.
۲-۱- فرهنگ
۱-۱-۲- ضرورت تعریف فرهنگ
بحث در مورد تعریف فرهنگ از دو جهت حائز اهمیت است. اول اینکه پوشش و لباس در هر جامعه با فرهنگ پیوندی ناگسستنی دارد و چنانکه خواهیم گفت رابطه پوشش جامعه و فرهنگ آن رابطهای دو سویه است و بدون تعریف فرهنگ و شناخت سطوح و اجزای آن نمیتوان رابطه پوشش و فرهنگ را به خوبی درک نمود. علاوه بر آن عامل دیگری که تعریف فرهنگ را ضروری میسازد تأثیر تعریف فرهنگ بر حوزه سیاستگذاری و خطمشیگذاری است. در واقع با توجه به تنوع و تکثر دیدگاهها در حوزه بنیادین فرهنگ، نوع تعریف از فرهنگ است که تا حدود زیادی چارچوب سیاستگذاری فرهنگی را مشخص میکند. امروزه کشورهای مختلف در تلاشند تا با ارائه تعاریف ملی از فرهنگ نوع نگاه خود به حوزه فرهنگ را سامان داده و چارچوب متمایزی برای خطمشیگذاری فرهنگی برای خود فراهم آورند. این تعاریف خود ملهم و منتج از نظامهای فکری و ارزشی کلان جامعه میباشد. تعاریف ملی از فرهنگ به دنبال آن است تا نظام ارزشی جامعه در حوزه خطمشیگذاری فرهنگی نیز امتداد یابد.
فیاض (۱۳۷۳) با تأکید بر ضرورت توجه به موضوع تعریف فرهنگ، نشان میدهد که چگونگی تعریف فرهنگ کاملاً بر حوزه خطمشیگذاری حاکم بوده و بر آن تأثیرگذار است. وی در ادامه با اتخاذ رویکرد مردمشناختی پنج دسته کلان از تعاریف فرهنگ (که هر کدام نتایج سیاستگذارانه متفاوتی دارند) ارائه میدهد که عبارتند از: ۱- دیدگاه مارکسیستی یا تضادگرایانه، ۲- دیدگاه تکاملگرایانه، ۳- دیدگاه ساختی، ۴- دیدگاه کارکردگرایی و ۵- دیدگاه عوامگرایی فرهنگی. در این راستا به عنوان مثال در دیدگاه اول فرهنگ روبنایی است که روابط اقتصادی آن را تعیین میکند، خطمشیگذاری فرهنگی مبتنی بر برنامهریزی اقتصادی بوده و رویکردی مکانیکی به فرهنگ به دنبال دارد.
۲-۱-۲- درآمدی بر مفهوم فرهنگ
واژه فرهنگ به معنایی که امروزه به کار میرود حاصل یک تحول تاریخی است و فرهنگ در هر زبان تحولی خاص را پیموده است که تنها با توجه به سرنوشت این واژه در هر مورد قابل درک است. «تاریخ مفهوم فرهنگ چنانکه امروز در علم بکار میرود داستان پدید آمدن یک مفهوم تازه است از میان فحواهای گوناگون یک واژه موجود که اندک اندک از آن بیرون کشیده شده است»(آشوری، ۱۳۵۹: ۱۵) واژه فرهنگ در فارسی مرکب از دو جزء «فر» و «هنگ» است. «فر» پیشوند و به معنای جلو، بالا، بر، پیش و «هنگ» از ریشه باستانی و به معنی کشیدن و سنگین وزن میباشد. این واژه مرکب در ادبیات فارسی برای معانی گوناگونی چون علم و دانش، فنون و حرفهها، هنر و مانند آن بکار رفته است که با معانی برخاسته از ریشه کلمه متفاوت است.
واژه فرهنگ نخستین بار در زبانهای اروپایی به کار رفت. واژه culture نخستین بار پس از سال ۱۷۵۰ میلادی و در زبان آلمانی بکار رفته است. فرهنگ در زبانهای اروپایی نخست به معنای پروراندن و کشت و کار و تولید در عرصه کشاورزی و باغداری و مانند آن به کار رفته است. بعدها و در اوایل قرن ۱۶ میلادی، همراه با تحولاتی که در اروپای بعد از رنسانس و انقلاب صنعتی حاصل شد تغییراتی پیدا کرد و مفاهیمی مانند بهسازی و پیشرفت و رشد و ترقی و تکامل و خردگرایی و روشنگری جایگزین آن شد. «در زبانهای رومانسی و انگلیسی در ابتدا واژه civilization به جای culture استفاده کرده و از آن معانی پرورش، بهسازی، تهذیب یا پیشرفت اجتماعی را اراده میکردند.» (آشوری، ۱۳۵۹: ۱۶)
مقوله و مفهوم فرهنگ یکی از پرکاربردترین واژهها در زندگی اجتماعی انسانهاست و نمیتوان حد و حدود مشخصی برای کاربرد این مفهوم قائل شد. چنان که امروزه تعاریف و ویژگیهای مختلفی از این مفهوم ارائه شده است که با توجه به جهانبینیها، ارزشها، ایدئولوژیها و نوع استفاده و کاربرد مورد نظر، این مفهوم را تعریف و طبقهبندی میکنند و عمدتاً ابعاد جامعهشناسانه، مردمشناسانه و روانشناسانه آن در نظر گرفته میشود.
در سدههای اخیر فرهنگ در جامعه ما نیز نوسانات زیادی داشته است انتخاب فرهنگ به جای واژه معارف، سپس انتخاب واژه آموزش و پرورش به جای آن و همراهی و معیت آن با هنر، علوم، آموزش عالی، ارشاد و امثال آن مؤید این امر است. از سوی دیگر استعمال واژه فرهنگ در متون قدیمی زبان و ادبیات و همچنین متون روایی و اسلامی نشانگر وجه دینی و معنوی و الهی و اخلاق و تربیت مبتنی بر آن بوده است. این نقطه تفاوت معنی فرهنگ در ادبیات جامعه ایران با معنی فرهنگ در تلقی شایع آن پس از رنسانس است. (رفیع، ۱۳۷۴: ۲۶۳ و ۲۷۹)
۳-۱-۲- تعریف فرهنگ
فرهنگ واژه گستردهای است که بحثهای بسیار زیادی پیرامون تعریف آن میان صاحبنظران و پژوهشگران حیطه مطالعات فرهنگی وجود دارد. «پهلوان»، در کتاب «فرهنگ و تمدن» فراهم آوردن تعریفی واحد از فرهنگ را نه تنها کاری دشوار که غیرممکن میشمارد و اظهار میکند که «کلاکون»[۱] و «کروبر»[۲] در تلاشی برای جمع آوری تعاریف فرهنگ تا نیمه قرن بیستم حدود ۱۶۴ تعریف از این مفهوم ارائه دادهاند(پهلوان، ۱۳۸۸: ۶۸). این تعاریف پس از گذشت ۵۰ سال به حدود سه برابر افزایش پیدا کرده است که خود نشانگر افزایش استفاده از فرهنگ در دوره جدید است.
تعریف «ادوارد تایلور»[۳] از جمله اولین تعاریف از فرهنگ است. او در تعریف خود از فرهنگ مینویسد: «فرهنگ به مفهوم عام خود مجموعه پیچیدهای است مشتمل بر اعتقادها، اخلاق، رسوم، حقوق، معارف و همه عاداتی که بشر به عنوان عنصری از اجتماع کسب نموده است.» (پهلوان، ۱۳۸۸: ۷۰)
«آنتونی گیدنز» در کتاب «جامعهشناسی» در تعریف فرهنگ مینویسد: «فرهنگ عبارت است از ارزشهایی که اعضای یک گروه معین دارند، هنجارهایی که از آن پیروی میکنند و کالاهای مادی که تولید میکنند. ارزشها، آرمانهای انتزاعی هستند، حال آن که هنجارها، اصول و قواعد معینی هستند که از مردم انتظار میرود آنها را رعایت کنند.» (گیدنز، ۱۳۷۳: ۳۶) در جای دیگر مینویسد: «فرهنگ به مجموعه شیوه زندگی اعضای یک جامعه اطلاق میشود و چگونگی لباس پوشیدن آنها، رسوم ازدواج و زندگی خانوادگی، الگوهای شغلی، مراسم مذهبی و سرگرمیها و اوقات فراغت همه را در برمیگیرد و همچنین شامل کالاهایی میشود که تولید میکنند و برای آنها مهم است مانند تیروکمان، خیش، کارخانه، ماشین، کتاب و مسکن.» (گیدنز، ۱۳۷۳: ۳۶)
F2-isoprostanes در واقع مارکرهای قابل اعتماد و اختصاصی استرس اکسیداتیو در invivo هستند.آنها همچنین عامل بسیاری از اثرات بیولوژیک هستند. از قبیل اینکه به عنوان واسطههای التهابی عمل میکنند. و همچنین احساس درد را تقویت میکنند. این ترکیبات میتوانند انقباض عروقی در کلیهها و در شبکیه و همچنین در مغز را موجب شوند.این ترکیبات حتی میتوانند تولید بیش از حد کلاژن را موجب شوند.(۱۰۹)
ترکیبات مشابه PGD2 و PGE2 نیز هم بعدا مشخص شد میتوانند از همان مسیر ساخته شوند.(۱۱۰) مطالعه در این ترکیبات ما را به این حقیقت میرساند که آنها میتوانند به عنوان مدیاتورهای پاتولوژیک باشند. در جراحت اکسیداتیو آنها همچنین میتوانند یک شاخص ارزشمند از لیپید پراکسیداسیون ایجاد شده توسط رادیکالهای آزاد باشند. همچنین ۸-epi PGF2α که از آراشیدونیک اسید حاصل میشود.یک مارکر مفید و غیر تهاجمی از لیپید پراکسیداسیون غشایی است که در مقادیر بیشتری در پلاسمای افراد سیگاری وجود دارد.
این ترکیب همچنین به صورت استریفیه و یا به صورت آزاد یافت میشود. این ترکیب همچنین خاصیت انقباض عروقی قویای را در عروق بافتی و ریه دارا میباشد.
یک ایزومر بسیار فراوان از این ترکیبات F3-isoprostaneاست که از پراکسیداسیون ایکوزاپنتاانوئیک اسید تشکیل میشود. در شکل (۲-۳۲)F3-isoprostane نشان داده شده است.این ترکیبات در ادرار قابل شناسایی هستند و به عنوان بیومارکرهای لیپید پراکسیداسیون محسوب میشوند.(۱۱۱)از آنجایی که F2-dihomo-isoprostanesوF2-isoprostanesاز آراشیدونیک اسید حاصل میشوند. و همان طور که آراشیدونیک اسید در میلین انسانها و پریماتها غنی است این به نظر میرسد که این ترکیبات به عنوان بیومارکرهای کمی آسیب رادیکالهای آزاد به مغز مطرح شوند.
۵-epi-8,12-iso-IpF3a
شکل ۲-۳۲. F3-isoprostane
۲-۱-۸-۲ .مالون دی آلدهید
مالون دی آلدهید هم یک ترکیب بسیار فعال است و عموما به شکل خالص مشاهده نمیشود. گونههای فعال اکسیژن میتوانند لیپیدهای غیر اشباع را بشکنند و ایجاد مالون دی آلدهید را بدهند. این ترکیبات در واقع یک نوع آلدهید بسیار فعال هستند و از گونههای فعال الکتروفیل به حساب میآیند. این ترکیبات میتوانند منجر به ایجاد استرسهای سمی در سلولها بشوند و از جمله میتوانند منجر به protein adduct کووالان در سلولها شوند.این آلدهید هم یکی از مارکرهای استرس اکسیداتیو است. شکل (۲-۳۳)
شکل ۲-۳۳. مراحل لیپید پراکسیداسیون و تشکیل مالون دی آلدهید
۲-۱-۸-۳- ۴. هیدروکسی نوننال ۴-Hydroxynonenal
۴-HNEکه یک هیدروکسی آلکنال α و β غیراشباع است. و به وسیلهی لیپیدپراکسیداسیون در سلولها تولید میشود.
۴-HNE3 گروه فعال دارد یک آلدهید و یک باند دوگانه در کربن ۲ و همچنین یک گروه هیدروکسی در کربن ۴ این ترکیب در بافتهای موجودات یافت میشود. ولی این ترکیب به میزان زیادی طی استرس اکسیداتیو به خاطر افزایش در لیپید پراکسیداسیون تولید میشود.این ترکیبات میتوانند بسیاری از مشکلات را در افراد ایجاد کنند.از جمله میتوانند عامل ایجاد التهاب مزمن و بیماریهای تخریب نورونی و بیماریهای تنفسی و دیابت و همچنین اشکال مختلف سرطان باشند.
شکل (۲-۳۴)۴. هیدروکسی نوننال
۲-۱-۸-۴. نقش سوپراکسید و نیتریک اکسید در فرایندهای التهابی
سوپراکسید رادیکال مهمی است که در بسیاری از واکنشهای التهابی شرکت میکند و توسط pathwayهای زیادی تولید میشود.از جمله آنها اینکه مسیر لیپواکسیژناز با متابولیسم آراشیدونیک اسید باعث ایجاد لکوترینها میشود که اثر کموتاکتیک پر قدرتی بر ائوزینوفیلها و ماکروفاژها دارند. و سبب تشدید تنگی تنگی برونش و تغییر در نفوذپذیری عروقی میگردند.علاوه بر آن کینینها و نوروپپتیدها و هیستامینها نیز در محل آسیب نسجی آزاد میشوند همانگونه که اجزای کمپلمان سایتوکاینها و دیگر محصولات لکوسیتها و پلاکتها آزاد میگردند. تحریک غشای نوتروفیلها نیز منجر به تولید بنیانهای آزاد مشتق از اکسیژن میشود. آنیون سوپر اکسید از طریق احیای اکسیژن مولکولی ساخته میشود. و قادر است تولید سایر مولکولهای واکنشی مثل هیدروژن پراکسید و رادیکالهای هیدروکسیل را تحریک نماید. تداخل این مواد با اسید آراشیدونیک منجر به تولید مواد کموتاکتیک میشود. و فرایند التهاب را تداوم میبخشد.از جمله سلولهای التهابی در التهابهای حاد و مزمن تولید سوپراکسید را افزایش میدهند.از عوامل پیش التهابی مهم برای سوپراکسید عبارتند از آسیبهای اندوتلیال و افزایش نفوذپذیری عروقهای کوچک (۱۱۶ و ۱۱۷ و تشکیل فاکتورهای کموتاکتیک مثل لکوترین B4 (۱۱۸و۱۱۹) از جمله وارد شدن نوتروفیلها به مکان التهاب(۱۲۰و۱۲۱) و واکنشهای تخریب کاتالیز خودکار نوروترنسمیترها و هورمونها مثل نوراپینفرین و اپینفرین(۱۲۲)و تشکیل عوامل سایتوتوکسیک و پیش التهابی مثل پراکسی نیتریت که خود سوپراکسید نیز در تشکیل آن دخالت میکند (۱۲۳و۱۲۴) از اینرو مقابله با سوپر اکسید میتواند در بسیاری از پاسخهای التهابی مفید واقع شود. دادههایی که از آزمایشات طی دهه اخیر انجام شده قویا این موضوع را بیان میکنند که NO و آنیون سوپراکسید و پراکسی نیتریت به عنوان بازیگرهای کلیدی در التهاب مزمن و حاد هستند.آنیون سوپراکسید میتواند توسط NADPHاکسیداز که در همهی انواع سلولهای بدن هست ساخته شود.NO و گونههای فعال اکسیژن اثرات متعدد تقویت کننده بر روی التهاب دارند. آنها روی هر مرحله از پیشرفت التهاب نقش دارند. سوپر اکسید با NO واکنش میدهد و منجر به تولید پراکسی نیتریت میشود که یک ترکیب فعال اکسیدان است.(۱۲۵)
پراکسی نیتریت سایتوتوکسیک است و در بسیاری از پاسخهای التهابی درگیر است.(۱۲۶و۱۲۴)و پراکسی نیتریت و نیتراتها پاسخهای التهابی را طولانی میکنند.(۱۲۷)
NOاز گروه گوانیدین Lآرژنین و همچنین توسط یک خانواده از آنزیمها که به عنوان NOS شناخته میشوند، ساخته میشود.از این آنزیم ۳ ایزوفرم توصیف و کلون شدهاند.endothelial cell NOS (enNOS یا type3) و brain NOS (bNOS,nNos یا type1)و inducible macrophage NOS(iNOS یا type2)در این میان iNOS بوسیلهی عوامل پیش التهابی مثل اندوتوکسین (LPS یا لیپوپلی ساکارید باکتریها)و IL-1β و TNF-αوInterferon-γ به صورت invivo , invitro تولید میشود.(۱۱۴-۱۱۲) و به خوبی مشخص شده است که افزایش تشکیل NO به دنبال تحریک iNOS در پاتوژنز التهاب نقش دارد.(۱۱۵-۱۱۲)
شکل ۲-۳۵. شمایی از NO و سوپراکسید و تولید پراکسی نیتریت
شکل ۲-۳۶. تصویری از تخریب سلولی ایجاد شده بر اثر پراکسی نیتریت تولید شده بوسیلهی سوپراکسید و NO
بخش دوم:
مطالعات دیگران دراین زمینه
۲-۲-۱.بررسی مطالعات دیگران در این زمینه:
در مقاله ای آمریکایی در سال ۱۹۹۹ اثرات ضد التهابی مشتقات فتالیمید سنتز شده از تالیدوماید اثبات شده است.(۸۰)
در سال ۲۰۰۱ در مقاله ای اروپایی اثرات ضد التهابی مشتقات سنتز شده فتالیمیدها به اثبات رسیده است.(۱۲۸)
در مقاله ای که به توسط دانشکده ای در برزیل منتشر شد مشتقات فتالامید سنتز شده از تالیدوماید را به عنوان ضد التهاب معرفی کردند.(۹)
در مطالعه ای به توسط دانشگاه Louisville در سال ۲۰۰۴ در مورد آنالوگ های فتالیمیدها به نتایج ضد التهابی رسیدند.(۹۰)
در سال ۲۰۰۶ در مطالعه ای توسط دانشگاه بنین واکنش مشتقات فتالیمید با ۱- متیل اتیل آمین,اثرات ضد التهابی آنها مورد بررسی قرار گرفت که ۵۵% اثرات ضد التهابی ایجاد شد و اثبات شد ترکیبات وابسته به دوز هستند.(۱۲۹)
درمقاله ای استرالیایی در سال ۲۰۰۷ اثرات ضد التهابی مشتقات سنتز شده فتالیمیدها اثبات شد.(۱۳۱)
در مطالعه ای دیگر که به توسط دانشکده داروسازی در هند انجام شده است مشتقات جدید فتالامید سنتز شدند که اثرات ضد التهابی مشاهده شده که در این مطالعه از روش Carrageenan induced Rat Paw edema استفاده شده است.(۱۳۲)
در مقاله ای به توسط Mini Revieus in Medicinal Chemistry در سال ۲۰۱۰ به ضد التهاب بودن,ضد درد بودن و ضد تشنج بودن آنالوگ های فتالیمید ها اشاره شده است.(۱۳۳)
اخیرا سنتز ان- آریل اکسی فتالامید که تصاویر آن در شکل ۲ -۳۷مشخص است در مقالات مشاهده شده است,کار تحقیق بر روی آن ادامه دارد.در این مطالعه تعداد بیشتری مولکول اکسیژن به کار رفته است که نشان دهنده اهمیت این مولکول در ساختمان مشتقات سنتز شده این پایان نامه است.(۱۳۴)
شکل ۲ -۳۷. شکل مربوط به ترکیبات مشابه ترکیبات بررسی شده
در سال ۲۰۱۲ در مقاله ای فرانسوی اثرات ضد التهابی مشتقات فتالیمیدها ثابت شده است.(۱۳۵)
۲-۲-۲. مهار کنندههای همزمان COX/LOX:
انواع گوناگونی از مهارکنندههای همزمان COX/LOX شناسایی شدهاند که در دستهه ای شیمیایی متفاوتی قرار میگیرند.
۲-۲-۲-۱NSAID .های اصلاح شده:
به منظور پیدا کردن ترکیباتی با اثر مهار همزمان COX/LOX، محققین تغییراتی را در ساختار NSAIDهای کلاسیک و ترکیبات مهار کننده اختصاصی COX-2 ایجاد کردند.(۱۳۰)
۲-۲-۲-۲. مشتقات N-آریل فتالیمیدها:
مطالعات رفتاری برای بررسی اثرات ضد التهابی بر روی مواد سنتز شده توسط گروه شیمی دارویی صورت گرفت.
بر طبق مطالعات صورت گرفته مولکول تالیدوماید با قدرتی قابل قیاس با آسپرین می تواند مولکول سیکلواکسیژناز را مهار کند.بدین شکل با انجام مطالعات بیشتر ترکیباتی طراحی شدند تا به عنوان مشتق تالیدوماید اثرات مهار آنزیم را داشته باشند.
شکل ۲ -۳۸. تالیدوماید
تالیدوماید مولکولی است با چندین محل اثر و با توجه به اثر آن بر TNF-a این مولکول و آنالوگ های آن به عنوان ضد درد و ضد التهاب بررسی می شوند.(۱۳۶و۱۳۷)
یافت شده است که گروهی از فتالیمید ها و مشتقات آنها می توانند اثرات ضد دردی داشته باشند.هدف اصلی دانشمندان ترکیباتی است که هر دو مسیر سیکلواکسیژناز و لیپواکسیژناز را مهار کند.
شکل ۲ -۳۹. فتالیمید
فتالیمیدها به عنوان ضد تشنج,ضد میکروب و ضد التهاب گزارش شده اند.
شکل ۲ -۴۰. نحوه سنتز ترکیبات مورد بررسی.(۱۴۱و۱۴۲)
Ar=
Ar=
Ar=-H
طبق بند ۲ بخش اول موافقت نامه ۱۹۹۰، وزرای نفت دو کشور مسئول پاسخ گویی در مورد گاز هستند و در بند ۱۵ بخش ۸ وزیر در مواردی اختیار وضع مقرراتی را دارد. این موارد عبارتند از:
اقدام یا ادامه هر کار مربوط به اکتشاف و بهره برداری از منابع طبیعی منطقه مشترک
تادیه هر وجهی به دولت ها از سوی مقام مشترک مطابق بخش ۷
شرایط و ضوابط نصب و تعیین حقوق، سفر و هزینه های مجاز و قابل پرداخت به رئیس و معاون و مقام و سایر کارکنان مقام مشترک
آیین برگزاری مناقصات و مزایده های قراردادهایی که می تواند طبق بخش ۱۴ منعقد می شود. شامل شرایط مقرر شده در چنین قراردادهایی
نگهداری مناسب حساب ها و دیگر اسناد معاملات و امور مقام مشترک مطابق با اصول حسابداری پذیرفته شده
تهیه گزارش سالانه حساب ها و اختصاص سود طبق مقررات این موافقتنامه
حسابرسی حساب ها و متعاقبا ارائه گزارش به دولت ها
ضوابط اکتشاف و بهره برداری گاز از منطقه مشترک
هر مساله دیگر به منظور اجرای مقررات موافقت نامه.
ب : نظام حقوقی حاکم بر عمل مقام
یکی از مسائل عمده منطقه مشترک عبارت است از نظام حقوقی که مقام براساس آن عمل خواهد کرد. با توجه به اختیار قانون گذاری اعطا شده به مقام، در واقع دو طرف با وضعیت دشوار “دولت در دولت” مواجه می شوند، در نتیجه پیش بینی می شود که طرفین به راه حل های قراردادی برای حل مشکلات صلاحیتی تمایل نشان دهند.[۱۶۶]
شخصیت حقوقی اعطا شده به مقام و استقرار آن در دو کشور مالزی و تایلند آزادی عمل و اقتدارات کاملی را به مقام داده است و از این روست که انجام هر گونه فعالیت برای اکتشاف و بهره برداری از منابع طبیعی بویژه گاز توسط هر شخصی در منطقه موکول به قراردادی است که با مقام منعقد می شود و چارچوب آن به تفضیل در جزء ۳ بند ۱۴ بخش ۷ بیان شده است.
ج : اختیار اعطای مجوز
موافقت نامه تایلند و مالزی در نگاه اول خود مختاری در اعطای مجوز برای دو دولت را از میان می برد و آن را به مقام واگذار می نماید. چنین اختیار جامعی غیر عادی به نظر می رسد، اگر چه کاملا هم بدون سابقه نبوده است.(سودان – عربستان و کویت - عربستان)
اعطای مجور با یک مسئله مهم همراه است و آن ماهیت چارچوب عملیات بهره برداری می باشد. از تفاهم نامه نمی توان این چارچوب را به روشنی دریافت، اما از بند ۱۴ بخش ۷ موافقت نامه ۱۹۹۰ می توان ممنوعیت اکتشاف و بهره برداری بدون قرارداد را دریافت. براسا جزء ۳ بند ۱۴ موافقت نامه این قراردادها باید از نوع مشارکت در تولید باشد و شامل قیود ذکر شده در این ماده باشد.
د :ایجاد صندوق برای مقام مشترک
ایجاد صندوق برای مقام در تفاهم نامه پیش بینی نشده است ولی جزء ۱ بند ۹ بخش ۶ موافقت نامه ۱۹۹۰ ایجاد صندوق و اداره و کنترل آن توسط مقام را مورد تصریح قرار داده است.
صندوق وسیله ای است برای تمرکز درآمدها و منبع پرداخت هزینه ها و نهایتا برداشت مساوی پول از مانده صندوق توسط دو دولت.
طبق جزء ۲ همین بند منابع صندوق عبارتند از:
کمک دو دولت تا قبل از کسب درآمد توسط مقام
وجوه کسب شده از اجرای طرح ها، برنامه ها، یا شرکت هایی که از سوی صندوق تامین شده اند،
وجوه کسب شده یا حاصل از اموال، سرمایه گذاری ها، رهن یا تصدی گری های کسب شده یا واگذار شده به مقام، و
وجوه قرض گرفته شده برای انجام تعهدات یا تادیه تکالیف مقام و بالاخره هرگونه وجوه یا اموالی که به هر شکل ممکن است به مقام پرداخته شده باشد یا در خصوص هر مساله اتفاقی مربوط به اختیارات و وظایفش به او واگذار شود.
محدودیت ها و ممنوعیت های پرداخت از صندوق که عمدتا با اجازه از دو دولت قابل رفع است، در بند ۱۲ پیش بینی شده است.
ﻫ : مالکیت منابع
یادداشت تفاهم در مورد مالکیت منابع بیان صریحی ندارد، ولی علی الاصول تعیین مدت ۵۰ ساله برای دوره اعتبار یادداشت و تاکید به این که قراردادهای منعقد توسط مقام یا پیمانکار نباید متجاوز از ۳۵ سال باشد، حاکی از این است که دو دولت مالکیت بر منابع را به مقام واگذار نکرده اند بلکه تنها حق بهره برداری انحصاری به مقام اعطا شده است.[۱۶۷]
و : صلاحیت و قانون حاکم
قانون قابل اعمال در منطقه در تفاهم نامه مورد تصریح قرار نگرفته است، این به آن معنی است که قوانین دو کشور با هماهنگی باید در منطقه اجرا شود. بند ۱ ماده ۴ تفاهم نامه حق وضع قاعده و اجرا در خصوص ماهیگیری، کشتیرانی، تحقیقات، کنترل و پیشگیری از آلودگی و دیگر مسائل مشابه که توسط مقامات ملی دو دولت وضع و به منطقه تسری می یابد، توسط مقام مورد تایید و رعایت قرار خواهد گرفت. جزء ۱۹ موافقت نامه ۱۹۹۰ هم بر این امر تاکید دارد.
در نتیجه باید قانون حاکم بر منطقه را مشتمل بر تفاهم نامه راجع به ایجاد منطقه (۱۹۷۹)، موافقت نامه مربوط به ایجاد مقام(۱۹۹۰)، مقررات حفاری(۱۹۹۶)[۱۶۸]، مقررات استاندارد عملیات نفتی(۱۹۹۷)[۱۶۹] و آیین نامه عملیات بهره برداری(۲۰۰۳)[۱۷۰] وضع شده توسط مقام و قراردادهای نمونه و قوانین دو کشور دانست.
در خصوص صلاحیت کیفری هر یک از دو کشور در منطقه توسعه مشترک، ماده تفاهم نامه خط مقسمی را در نظر گرفته است که با اتصال نقاط تعیین شده براساس طول و عرض جغرافیایی، محدوده صلاحیت کیفری دو دولت مشخص گردیده است و بلافاصله تاکیده شده که این تعیین محدوده اعمال صلاحیت کیفری به هیچ وجه نباید به عنوان خط مرزی دو دولت در فلات قاره تلقی شود و به حقوق حاکمه دو دولت در منطقه توسعه مشترک لطمه ای نمی زند.
اعمال صلاحیت کیفری بر جرایم ارتکابی در سکو یا تاسیساتی که بر خط مقسم صلاحیت قرار می گیرد و به منظور اکتشاف و استخراج منابع طبیعی بستر و زیر بستر در منطقه بنا شده یا به کار گرفته شده براساس تعلق سکو و تاسیسات به مالزی یا تایلند منحصرا به عهده مالزی یا تایلند خواهد بود.[۱۷۱] همین ترتیبات در مورد اعمال صلاحیت مدنی نسبت به سکوها و تاسیسات اجرا خواهد شد.
ز : آحادسازی
این احتمال وجود دارد که منابع منطقه توسعه مشترک، به ورای مرزهای تعیین شده منطقه گسترش یابد و در این صورت ماده ۶ تفاهم نامه مقرر می نماید که مقام مشترک و طرف با طرف های ذیربط با یکدیگر در این خصوص تبادل اطلاعات خواهند کرد و برای رسیدن به موافقت نامه ای به منظور موثرترین شکل بهره برداری از ساختار، میدان یا مخزن مشترک تلاش خواهد نمود.
در مقررات استاندارد فعایت های نفتی ۱۹۹۷ هم نه در مورد احتمال پیدا شدن مخزن مشترک بین بلوک های واگذار شده باهم و نه در خصوص بلوک با خارج از محدوده منطقه مشترک اشاره ای نشده است.
ح: حل و فصل اختلافات
در مورد حل و فصل اختلافات راجع به تفسیر و اجرای دو سند اصلی مربوط به ایجاد منطقه توسعه مشترک و ایجاد مقام مشترک، تنها در ماده ۷ تفاهم نامه به حل و فصل صلح آمیز اختلافات از طریق مشاوره و مذاکره بسنده شده است و مداخله عنصر ثالث یا ارجاع به داوری یا مراجع قضایی پیش بینی نشده است.
مبحث دوم: موافقت نامه های مناسب برای توسعه منابع مشترک گاز در مناطق مرزی تحدید حدود شده
در مواردی که مرزها تحدید حدود شده اند، بهترین و متداول ترین روش بهره برداری از منابع گاز مشترک، آحادسازی یا یکپارچه سازی می باشد. اصل آحادسازی برای بهره برداری کارآمد از مخازن مشترک گاز توسط مالکان حقوق در قطعات مجزا که مخزن زیر آن قرار دارد در ایالات متحده آغاز شد. بررسی رویه دولت ها حاکی از این است که این اصل، متعاقبا در دیگر نقاط جهان پذیرفته و اجرا شده است.
گفتار اول: آحادسازی و ویژگی های کلی آن
بند اول: آحادسازی یا یک کاسه سازی
انجمن بین المللی مذاکره کنندگان نفتی، اصطلاح آحادسازی را این گونه تعریف کرده است:
“آحادسازی عبارت است از عملیات مشترک و هماهنگ در یک مخزن گاز(یا نفت) توسط مالکان حقوق در قطعات مجزا که زیر آن ها مخزن یا مخازنی قرار دارد، انجام می دهند.”[۱۷۲]
در هر آحادسازی بین المللی در مورد مخزن یا مخازن واقع در تقاطع مرزی نیاز به توافق در دو زمینه است:
دولت های متاثر از این وضعیت طبیعی، به موافقت نامه دست یابند.
دارندگان مجوز، موافقت نامه عملیات واحد منعقد نمایند.
هدف از موافقت نامه اول، تنظیم حقوق و تکالیف هر دولت در خصوص توسعه میدان و یکی کردن آیین های الزام کننده دو دولت دایر بر به حداقل رساندن تعارضات در یک میدان در تقاطع مرزی می باشد.
موافقت نامه دوم برای عملیات واحد بین دارندگان مجوز می باشد که در اکثر موارد از نمونه عادی و متداول در صنعت نفت پیروی خواهد کرد. با این وجود این مساله تابع مقررات معاهده مربوط خواهد بود.
البته باید به این نکته هم اشاره کرد که آحادسازی ممکن است در مواردی بین منطقه بهره برداری مشترک و دارندگان مجوز در خارج از منطقه مطرح یا در مواردی که منطقه به نواحی فرعی تقسیم می شود و هر ناحیه به اشخاص یا کنسرسیوم خاصی واگذار می شود، مطرح و عملی شود.
بند دوم: سابقه استفاده از آحادسازی
بر مبنای مدل ونگوپالان (۲۰۱۳) هدف از این فرضیه تعیین رابطه بین نسبت بدهی و اهرم مالی و مبتنی بر یک رابطه خطی چند متغیره بوده است. رابطه خطی مرکب مبتنی بر تحلیل دادههای تابلویی انجام و طی جدول شماره ۴- ۱۳ خلاصه شده است. در این جدول پارامترهای رابطه برآوری، انحراف معیار پارامترها، آماره تی استیودنت و سطح معنی دارای متناظر با آماره تی ذکر شده است. علاوه بر این طی جدول یاد شده خلاصه نتایج آزمون فیشر جهت ارزیابی معنی داری رابطه برآوردی و نهایتا ضریب تعیین رابطه یاد شده که در اعتبار سنجی برآورد انجام شده مورد استفاده قرار گرفته ذکر شده است.
بر مبنای نتایج مندرج در جدول ۴-۱۳ در زمینه ارتباط بین متغیرهای مستقل نتایج ذیل حاصل شده است:
معنادار بودن ضرایب مربوط به به متغیر مستقل و ضریب ثابت با بهره گرفتن از آزمون تی استیودنت مورد آزمون قرار میگیرد.
یک) ضریب متغیر مستقل اهرم مالی برابر ۱٫۵۲۹۵۲ و علامت آن مثبت است بنابراین رابطه بین اهرم مالی و نسبت بدهی مستقیم بوده است. مقدار این ضریب نشان میدهد به ازای هر یک واحد افزایش دراهرم مالی در نسبت بدهی به مقدار ۱٫۵۲۹۵۲ اضافه میشود.
دو) برای تعمیم نتایج بدست آمده از نمونه تصادفی، معنی داری ضریب کیفیت شرکت بر مبنای معیار تی استیودنت مورد آزمون قرار گرفته است. در این آزمون فرض صفر و فرض مقابل به شرح زیر است
علاوه بر این آماره آزمون به صورت زیر تعریف شده که دارای توزیع تی استیودنت بوده و معمولا در نمونه های بزرگ از توزیع نرمال استاندارد استفاده میشود.
سطح معنی داری متناظر ضریب اهرم مالی در رابطه برآوردی معادل ۰٫۰۰۰۵ و کمتر از ۵ درصد احتمال خطای نوع اول بوده است. بنابراین در سطح ۹۵ درصد اطمینان رابطه مستقیم بین اهرم مالی با نسبت بدهی در بین شرکت های منتخب پذیرفته شده است.
خلاصه فصل
جهت گردآوری داده های عملکردی از شرکتهای بورسی با اعمال محدودیت هایی جامعه اماری مشتمل بر۶۹ شرکت تعریف و با بهره گرفتن از جدول مورگان حجم نمونه ۵۸ شرکت براورد گردید. در مدل تحقیق بازه زمانی ۵ ساله منتهی به ۲۹/۱۲/۱۳۹۲ تعیین و در نتیجه ۵ نمونه وابسته ۵۸ شرکتی و در مجموع ۲۹۰ سال شرکت مورد مطالعه قرار گرفت.
الف) متغیر وابسته این تحقیق نسبت بدهی در بین شرکتهای نمونه به طور متوسط ۱۵۹۴/۰ با انحراف معیار ۶۹۹/۰ است.
ب)متغیرهای مستقل مشتمل بر نرخ مالیات، فرصتهای رشد، اندازه شرکت، کیفیت شرکت و اهرم مالی است. بر مبنای توصیف یافته ها نرخ مالیات، فرصتهای رشد، اندازه شرکت، کیفیت شرکت و اهرم مالی به طور متوسط برابر ۱۴۱۴/۰، ۲۸۲۵/۱، ۹۸۳۲/۵، ۸/۴ و ۶۵۰۴/۰ با انحراف معیارهای ۶۴/۰، ۴۲۴/۱، ۵۹۱/۰، ۳۸۳/۱۱۵ و ۲۰۵/۰ بودهاند.
تحلیل پیش فرض ها بر مبنای ازمون های کولموگروف اسمیرونوف، دوربین واتسون، فیشر و تحلیل همبستگی و نهایتا f لیمر و هاسمن نشان داد که کلیه پیش فرض های استفاده از رگرسیون خطی مرکب مبتنی بر تحلیل داده های تابلویی با اثرات ثابت برقرار بوده است.
تفسیر ضرایب متغیرها در رابطه برآوردی، سطح معنی داری تی استیودنت و ازمون فیشر و اعتبار سنجی رابطه برآوردی بر مبنای ضریب تعیین نشان داد که :
-
- بین نرخ مالیات با نسبت بدهی رابطه خطی معنی داری وجود ندارد و رابطه معکوس نرخ مالیات با نسبت بدهی در سطح ۹۵ درصد اطمینان به جامعه یا شرکتهای بورسی منتخب قابل تعمیم نیست.
-
- بین فرصت های رشد با نسبت بدهی رابطه خطی معنی داری وجود ندارد و رابطه معکوس فرصت های رشد با نسبت بدهی در سطح ۹۵ درصد اطمینان به جامعه یا شرکتهای بورسی منتخب قابل تعمیم نیست.
-
- بین اندازه شرکت با نسبت بدهی رابطه خطی معنی داری وجود ندارد و رابطه معکوس اندازه شرکت با نسبت بدهی در سطح ۹۵ درصد اطمینان به جامعه یا شرکتهای بورسی منتخب قابل تعمیم نیست.
-
- بین کیفیت شرکت با نسبت بدهی رابطه خطی معنی داری وجود ندارد و رابطه مستقیم کیفیت شرکت با نسبت بدهی در سطح ۹۵ درصد اطمینان به جامعه یا شرکتهای بورسی منتخب قابل تعمیم نیست.
-
- بین اهرم مالی با نسبت بدهی رابطه مستقیم خطی وجود داشته و رابطه مستقیم کیفیت شرکت با نسبت بدهی در سطح ۹۵ درصد اطمینان به جامعه یا شرکتهای بورسی منتخب قابل تعمیم است.
فصل بعد به مروری بر نتایج به دست آمده از پژوهش، محدودیتهای پژوهش، پیشنهادهای حاصل از یافتههای پژوهش و پیشنهادهایی برای پژوهشهای آینده اختصاص دارد.
فصل ۵
نتیجه گیری و تجزیه و تحلیل
مقدمه
تحلیل داده ها فرایندی چند مرحله ای است که طی آن داده هایی که از طریق به کارگیری ابزارهای گردآوری در نمونه (جامعه) آماری فراهم آمده اند، خلاصه، کدبندی و دسته بندی و در نهایت پردازش می شوند تا زمینه برقراری انواع تحلیل ها و ارتباط ها بین این داده ها به منظور آزمون فرضیه ها فراهم آید. در این فرایند، داده ها، هم از لحاظ مفهومی و هم از جنبه تجربی پالایش می شوند و تکنیک های آماری گوناگون نقش به سزایی در استنتاج ها و تعمیم ها به عهده دارند (خاکی، ۳۰۶ ۳۰۵(
در فصل چهارم، دادههای پژوهش در قالب یک فرضیه تجزیه و تحلیل شد. در این فصل، ابتدا نتایج حاصل از آزمون فرضیه و تحلیلهای آماری انجامشده در فصل قبل بیان میگردد. سپس، به تشریح و بحث نتایج به دست آمده، محدودیتها، پیشنهادهای کاربردی پژوهش و پیشنهادهایی برای پژوهشهای آتی پرداخته میشود.
خلاصه ی یافته ها
هدف از این پژوهش تعیین رابطه بین مالیات و نسبت بدهی بوده است..شرکتها برای استفاده از سپر مالیاتی ، بانرخ مالیات بر درآمد بالاتر ، بدهی بیشتری منتشر می کنند(huang,2006) بر اساس نطریه ی نمایندگی ، بین ساختار نسبت بدهی و نرخ مالیات بر درآمد ، اثر مثبت پیش بینی می شود و براساس نطریه ی مالیاتی انتظارداریم بین این دو متغیر اثر منفی وجود داشته باشد(terra,2011).از سوی دیگر در کشورهای در حال توسعه بر خلاف بازارهای توسعه یافته برای انتخاب ساختار نسبت بدهی و ساختار سررسید بدهی محدودیتهایی وجود دارد، به دلیل سود آوری کمتر و دسترسی محدود به بازار ، شرکتهای کشورهای در حال توسعه نسبت به شرکتهای کشورهای توسعه یافته از بدهیهای بلند مدت بسیار کمتر استفاده میکنند(stephanaet al.2011).از این رو بررسی علتهای انتخاب ساختار نسبت بدهی در کشورهای درحال توسعه (از جمله ایران) اهمیت دارد.
درمیان منابع مالی ، برخی از تحقیقاتی که درباره ی انتخاب ساختارسررسید بدهی ها انجام شده است سه نظریه معرفی کرده اند:
۱-فرضیه ی هزینه ی مبادله بارکلی و اسمیت (۱۹۹۵)که به فرضیه ی هزینه ی نمایندگی نیز معروف است.براساس این نطریه هر شرکت برای حل مشکل نا متقارن بودن اطلاعاتی ، سررسید بدهی بهینه را انتخاب میکند.
۲-فرضیه علامت دهی و نقدینگی است.بر این مبنا که انتشار بدهی کوتاه مدت علامت مثبتی ازریسک اعتباری کم شرکت است.
۳-نظریه ی سوم نظریه ی مالیات است.کین و همکاران(۱۹۸۴)برای عوامل تعیین کننده ی ساختار بدهی شرکت مدلی معرفی کردندکه شامل مالیات شرکت ، هزینه های ورشکستگی و هزینه مبادله ی تامین مالی برون سازمانی بود.ساختار بهینه ی سررسید بدهی موازنه ای بین مزایای مالیات بدهی شرکت و نارسایی مربوط به هزینه های نمایندگی و مبادلات است.همچنین بین ساختار بدهی بهینه و کاهش سپرمالیاتی بدهی رابطه ای برقرار است.
در نهایت تعداد زیادی از مطالعات مزایای مالیاتی بدهی بلند مدت را متذکر شده اند(بریک و راوید ۱۹۸۵)، کین و همکاران(۱۹۸۵)
اگر شیب منحنی بازده صعودی باشد ،صرفه جویی حاصل از ارزش سپر مالیاتی بدهی بلند مدت ،با افزایش سهم پرداختها بابت بهره ی بدهی بلند مدت بیشتر می شود.اما برخی از پژوهش ها نشان میدهند که بین مالیات و نسبت بدهی رابطه ای وجود ندارد.(ozkan,2002 lewis,1990).
تقریبا تمام پژوهش ها نشان می دهد که مالیات بر ساختار سرمایه اثر می گذارد و شرکتها برای استفاده از مزیت سپر مالیاتی ، با نرخ مالیات بر درآمد بالاتر، بدهی بیشتری منتشر می کنند.(huang,2006).بر اساس نظریه ی نمایندگی بین ساختار نسبت بدهی و نرخ مالیات بر درآمد اثر مثبت پیش بینی میشود، اما با توجه به نظریه ی مالیاتی بین این دو اثر منفی انتظارمیرود.براساس تحقیق ترا(۲۰۱۱) متوسط نرخ موثر مالیاتی با بهره گرفتن از نسبت مالیات به سود مشمول مالیات برای اندازه گیری این متغیر استفاده شده است.
استفانا و همکاران رابطه مثبت بین ساختار نسبت بدهی و نرخ مالیات پیش بینی کردند و برعکس کین و همکاران بین ساختار نسبت بدهی و نرخ مالیات رابطه ای منفی پیش بینی می کنند(stephana et al,2011).
درشرکت های تولیدی پاکستانی و شرکتهای پرتغالی (سراسکولر و روگائو (۲۰۰۹)به نقل از (mustapha et al,2011)) رابطه مثبت اندازه ی شرکت و ساختار بدهی تائید شده است.پژوهش های کسپدس و همکاران (۲۰۱۰) که درباره ی هفت کشور انجام شده است نیزاین رابطه را تائید میکند.
دلکوور (۲۰۰۷) عوامل موثر براهرم مالی را در جمهوری چک ، لهستان ، روسیه و اسلواکی مورد مطالعه قرار داد و عوامل موثر را سود انباشته سرمایه ، بانک و بدهی معرفی کرد.
در این پژوهش رابطه معناداری با فرصتهای رشد شرکت مشاهده نشد در این راستا ترا تحقیقی راتحت عنوان عوامل تعیین کننده ی نسبت بدهی درامریکای جنوبی انجام داد.اوهیچ رابطه معناداری بین سررسید دارایی ،فرصتهای رشد و سودآوری نیافت.
خلاصه یافتههای پژوهش
در این قسمت، به صورت خلاصه، نتایج محاسبات، آزمون ها و تحلیل های مربوط به توصیف یافته ها، تحلیل پیش فرض ها و تشریح روابط بین متغیرها آورده شده است.
در این پژوهش داده های ۵۸ شرکت طی سالهای ۱۳۸۸-۱۳۹۲ بررسی گردید.برای نمونه گیری از روش حذف سیستماتیک استفاده شده است. جهت گردآوری داده های عملکردی از شرکت های بورسی با اعمال محدودیت هایی جامعه آماری مشتمل بر۵۴۶ شرکت تعریف و با بهره گرفتن از نمونه گیری بصورت حذف سیستماتیک با عنایت به محدودیت تعداد شرکت های انتخاب شده از یک طرف و تعدد متغیرها در مدل تحقیق، بازه زمانی ۵ ساله منتهی به ۲۹/۱۲/۱۳۹۲ تعیین و در نتیجه ۵ نمونه وابسته ۵۸ شرکتی و در مجموع ۲۹۰ سال – شرکت مورد مطالعه قرار گرفت.
هدف از این پژوهش تعیین رابطه بین مالیات و نسبت بدهی بوده است.
بر این مبنا نسبت بدهی به عنوان متغیر وابسته تلقی شده است. سایر متغیرهای مستقل مشتمل بر نرخ مالیات ، کیفیت شرکت، اندازه شرکت ، اهرم مالی و فرصت رشد شرکت می باشد.
در این پژوهش توصیف یافته ها بر مبنای شاخص های آماری نشان داد که:
الف) متغیرمستقل این تحقیق نرخ مالیات در قلمرو تحقیق با میانگین ۰٫۲۰۷۱ و میانه ۰٫۱۴۱۴ با انحراف معیار ۰٫۶۴۰ بوده است.
ب)سایر متغیرهای مستقل شامل کیفیت شرکت، اندازه شرکت ، اهرم مالی و فرصت رشد شرکت با میانه ی ۴٫۸۰۰۰ ،۵٫۹۸۳۲ ، ۰٫۶۵۰۴ ، ۱٫۲۸۲۵ و انحراف معیار ۱۱۵٫۳۸۳ ، ۰٫۵۹۱، ۰٫۲۰۵ ، ۱٫۴۲۴ می باشد.
«روشنی چشم پرهیزکار در چیزهایی قرار دارد که جاودانه است، وآن را ترک میکند که پایدار نیست». (دشتی: ۲۸۹)
تعبیر به «قره عینه» با توجه به اینکه «قّرّه» در اصل از ریشه «قُرّ» (بروزن حر) به معنای سردی گرفته شده و عرب معتقد بوده که اشک شوق همواره سرد و خنک و اشک غم داغ و سوزان است، این تعبیر جایی گفته میشود که مایهی شادی و خوشحالی است و معادل آن در فارسی «چشم روشنی» است. به این ترتیب این عبارت کنایه از این است که چشم پرهیزکاران به جهان آخرت روشن است؛ زیرا جهانی است پایدار و برقرار. (مکارم، ۱۳۷۸، ج۵۷۴: ۷)
در ادامه امام (ع) « فیما لایزولُ» را کنایه از تقوا و عمل صالح، و « فیما لا یبقی» را کنایه از لذّتهای دنیوی به کار برده است. رابطه بین لازم و ملزوم در کنایههای بالا آشکار و واضح است تا خواننده با کمک سایه معنایی بقا و زوال به تفاوتهای جوهری تقوا و لذّت طلبی موقتی دنیا پی ببرد. در واقع امام در اینجا از «کنایه قریب» (نک: شمیسا، ۱۳۷۱: ۹۵) بهره برده است تا ذهن شنونده در درک مفهوم به مشکل و ابهام برنخورد و هدف اصلی بیان که همان غرض دینی و پند و اندرز است، تحقق یابد. این کنایه بسیار جذّاب و پویاست و «همچون استعاره از حیث قدرت بر تجسم معانی و در آوردن آن به صورت محسوس پر از حیات و حرکت است ». (عتیق: بی تا، ۲۲۴)
-مُقْبِلاً خَیرُهُ، مُدْبراً شَرُهُ فی الزَّلاَزِلِ وَقُورٌ (خطبه: ۱۹۳)
«نیکیهای او به همه رسیده، آزار او به کسی نمی رسد.در سختیها، آرام است» (دشتی: ۲۸۹)
اقبال خیر و شر، کنایه از آن است که پرهیزکار در انجام نیکیها پیوسته روبه پیش می رود و اگر بدیهایی در گذشته داشته، همواره از آن فاصله می گیرد. (مکارم، ۱۳۸۵، ۷: ۵۸۴)
زلازل نیز در اینجا کنایه از سختیها و مصایب است. واژهی « وقور» نیز که به معنای سنگینی است، در اینجا کنایه از ایستادگی و استواری است. امام با بهره گیری از تصرفات بیانی چون کنایه و استعاره، علاوه بر شیرین ساختن کلام و پویا ساختن آن، مفهوم آن را رساتر، مؤکِّدتر، نموده و تقویت بخشیده است. واژه زلازل سرشار از حرکت است و عبارت را از ایستایی بیرون آورده است. «حرف «زاء» در واژه زلازل با طنین آوایی خود معنای اضطراب و شدّت را بیان میکند. (عباس، ۱۹۹۸: ۱۷) همچنین ساخت رباعی این کلمه و ساختار مفهومی جمله مفهوم سختی و اضطراب را به خوبی به مخاطب القا میکند. تصویرگری به کمک الفاظ و صدای برخاسته از آنهاست؛ زیرا الفاظ با معنای آنها تنیده، که گاه یک واژه با رنگ مخصوص صوتی خود، معنا را به خواننده القا می کند و صورتی مطلوب از معنا را در ذهن او ایجاد می کند.کلمه « زلازل» از چنین ویژگیهایی برخوردار است.
-فَاسْعَوا فی فَکَاکِ رِقابِکُمْ مِنْ قَبْلِ اَنْ تُغْلَقَ رَهَائِنُهَا (خطبه: ۱۸۳)
«در آزادی خویش پیش از آنکه درهای امید بسته شود، بکوشید.» (دشتی: ۲۵۳)
آزاد سازی گردن کنایه از رهایی از دل بستگی به دنیا و بُت نفس می باشد. بسته شدن درهای امید نیز به نوعی کنایه از یأس و ناامیدی محض است. امام در اینجا با عباراتی مختصر، جایگاه تقوا و ارزش آن را در آزادی و آزادگی انسان و خوشبختی وی به تصویر می کشد. امام بیان، از رهگذر کنایه، در قالب اسلوبی دلکش و مؤثر، به بیان اندیشه خود پرداخته است. در واقع خواننده، علاوه بر لذّت از جستجو در یافتن معنا، به درک عمیقتر و ژرفتری از این سخنان دست می یابد و مطلب در دل و جان وی نفوذ میکند.
-تَنکَبَ المَخالِجَ عَنْ وَضْحِ السبَّیل ِ: (خطبه: ۸۳)
«ازتمام راه ها، جز راه حق چشم پوشیده است.» (دشتی: ۹۳)
امام در وصف متّقین میفرماید که سرگرمیها او را مشغول نکرده و امور منصرف کننده او را از صراط مستقیم و راه استوار منحرف نمی کند. پس به آنچه خدا راضی است، خود را مشغول کرده و به خشنودی خدا رسید. مخالج، کنایه از راه های انحرافی و گناه است. این واژه علاوه بر سایه معنایی، با آهنگ و موسیقی خویش نیز نوعی انزجار و نفرت را به طور ناخودآگاه در ذهن شنونده القا میکند. امام به جای اینکه با بیانی معمولی و عادی بیان دارد که انسان متّقی از کارهای ناشایست دوری می کند؛ جمله را به شیوهی غیر مستقیم و خارج از منطق عادی گفتار بیان داشته تا مفهوم رساتر و قویتر انتقال یابد و تأثیر بیشتری را در مخاطب برجای نهد.
-قَدْ عَبَرَ مَعْبَرَ اَلْعَاجِلَهِ حَمِیداً وَ قَدَّمَ زَادَ اَلْآجِلَهِ سَعِیداً: (خطبه: ۸۳)
«با بهترین روش از گذرگاه دنیا عبور کرده، توشه آخرت را پیش فرستاده، و از ترس قیامت در انجام اعمال صالح پیش قدم شدهاست.» (دشتی: ۹۷)
در این عبارت زیبا، « عاجله » کنایه از دنیا و « آجله» کنایه از آخرت است، زاد هم کنایه از تقواست وفصلهرسه کلمه کنایه از موصوفند. تقابل این دو واژه نیز بر زیبایی کلام امیر المؤمنین افزوده است. سجع متوازی و هماهنگی و تناسب بین واژه های « عاجِله و آجِله » و «حَمید و سَعید » نیز سبب تولید موسیقی دلنشینی شده است که لذّت موسیقایی را در شنونده ایجاد میکند و اثر و نفوذ کلام را در مخاطب دو چندان میکند. لذا امام در اینجا در قالب ایماء، با بیانی که در آن رابطه بین لازم (عاجله) و ملزوم (دنیا) مشخص است، «سبب می گردد که ذهن شنونده، برای ایجاد پیوند میان معانی و ارتباط اجزای سازنده خیال، به تلاش و کوشش روی آورد و حاصل این جستجو و یافتن پیوند، به صورت لذّت و شوق در وی تبلوُر می یابد». (کدکنی، ۱۳۷۰، ۱۳۹)
-فارعَوا عِبادَ اللهِ ما برَعایته یفوزُ فائزُکُم وبِاضاعَته یخسِرُ مُبطِلُکُم. (خطبه: ۱۹۰)
«ای بندگان خدا مراقب چیزی باشید که رستگاران به پاس داشتن آن، سعادتمند شدند، و تبهکاران با ضایع کردن آن به خسران و زیان رسیدند.» (دشتی: ۲۶۷)
روشن است که عبارت اول امام، کنایه از تقوا و عمل صالح است که رعایت آن سبب رستگاری و پشت کردن به آن سبب زیان و خسران است. معنی مبهم است، تا از طریق تداعی معانی در ذهن مخاطب جای گیرد. این تلاش ذهنی در مخاطب برای دریافت معنای کلام کنایی، ذهن او را به کنجکاوی و دور اندیشی واداشته و سبب انبساط خاطر مخاطب می شود؛ همانگونه که در قرآن می فرماید: ” ومن یطعِ اللهَ ورسولَه ویخشَ اللهَ ویتَّقیه فاولئکَ هُمُ الفائزون ». (نور: ۵۲)
فقَرَّبَ علی نَفْسِه البَعیدَ وهَوَّنَ الشَّدیدَ (خطبه۸۷)
«دوریها ودشواریها را بر خود نزدیک و آسان ساخته است.» (دشتی: ۱۰۳).
در این عبارت که امام یکی دیگر از ویژگی های متّقیان را بیان می دارد، «بعید» کنایه از مرگ است که در واقع نزدیک است. «شدید» نیز کنایه از صبر بر انجام واجبات و رعایت تقوا و پرهیزکاری در برابر محرمات است. در این بیان کنایی شیرین نیز، طباق (قرّب و بعید) و متناقض نما (هوّن الشَّدِیدَ)، سخن را از ایستایی و خمود خارج کرده و به آن جان و نیرو بخشیده است که هر شنوندهای را بر سر ذوق می آورد.
صَبَروُا اَیاماً قَصیرَهٌ أعْقَبَتْهُم راحَهًطَویلَهً (خطبه۱۹۳).
«در روزگار کوتاه دنیا صبر کرده تا آسایش جاودانه قیامت را به دست آورند». (دشتی: ۲۸۷)
«ایاماً قصیره» کنایه از حیات دنیوی است. «راحه طویله» هم کنایه از آخرت است و کل عبارت هم کنایه از راحتی حیات اهل تقوا و پرهیزکاری (که سختیهای حیات این دنیا را براثر پرهیزکاری به جان خریدهاند) در حیات اخروی است و اشاره به آیهی « إنَّ مَعَ العُسْرِ یسْراً» (انشراح: ۵) در قرآن کریم دارد. بنابراین امام پرهیزکاران در این جمله کنایی از مبالغه و تأکید بهره جُسته است و به مخاطب شکیبایی و صبر و تحمل در برابر خواهشهای نفسانی در حیات کوتاه دنیوی را گوشزد می نماید.
-أَلاَ وَ إِنَّکُمْ قَدْ أُمِرْتُمْ بِالظَّعْنِ ودُلِلْتُمْ عَلَی الزَّادِ. .. فتزوَّدوافی الدُّنیا مِنَ الدُّنیا مَا تَحْرُزُونَ به أَنْفُسَکُمْ غَداً. (خطبه۲۸)
«آگاه باشید! به کوچ کردن فرمان یافتید و برای جمع آوری توشه آخرت راهنمایی شدید. . . پس از این دنیا توشه برگیرید تا فردا خود را با آن حفظ نمایید. ». (دشتی: ۵۳)
در این قسمت امام با کنایه آوردن کلمهی (ظَعْن) برای سفر به سوی خدا و کلمهی (زاد) برای چیزی که باعث نزدیک شدن به خدا میشود، بر ارزش بلاغی کلام افزوده است. با این توضیح که در دنیا آدمی برای سفر آخرت نیازمند زاد و توشه است، تا نیروی بدنی خود را تقویت کند، اعمال صالحی که انسان در دنیا انجام می دهد، روح وی را برای رسیدن به پیشگاه الهی نیرو می بخشد و هر دو کنایه از موصوف هستند.
همچنین امام در وصف متّقین با عبارتی کوتاه، امّا سرشار از معانی، چنین می فرمایند:
« عُمّارُ اللّیلِ و َمَنارُ النَّهارِ» (خطبه ۱۹۲)
شب زنده داران و روشنی بخشان روزند (دشتی: ۲۸۷)
یکی از ویژگی بارز متّقین راز و نیازهای شبانه است. امام در مورد شب زنده داری متّقین که دارای مراتب بالایی از تقوا و پرهیزکاری هستند و شبها نفس خود را به ریاضت وا می دارند، مطالب فراوانی ایراد نموده اند. «عُمّار اللَّیلِ: آبادگران شب » کنایه از شب زنده داری و عبادت پارسایان در دل شب است. « منار النَّهار: چراغهای افشان روز» نیز کنایه از کار و تلاش در ساعات روز است. امام با این بیان شیوا، گفتار را از حالت عادی خارج کرده و به آن رنگ و لعابی جذّاب و گیرا بخشیدهاند. در این عبارت، استعاره نیز دیده می شود؛ «عمّار» استعاره از عابدان و «منار» استعاره از هدایتگران است.
در واقع همچنان که برج دیده بانی یا جایگاه بلندی که آتش روی آن روشن می کنند؛ راه مادی را برای مردم می نمایاند و مسافران را از سرگردانی و گمراهی نجات میدهند، متّقیان هم مردم را که در حقیقت مثل مسافری در این دنیا زندگی می نمایند و بالأخره باید روزی این دنیا را ترک کنند ؛ به صراط مستقیم که همان راه انبیا و اولیای الهی است، برای نجات از شبهات و ضلالت راهنمایی می کنند. لذا امام با به کار گیری انواع آرایه ها از جمله کنایه، با فعال ساختن ذهن مخاطب برای جستجوی معنا، در قالب اسلوبی دلکش و مؤثر به إلقاءِ معانی می پردازد.
- إِنْ صَمَتَ لَمْ یغُمَّهُ صَمْتُهُ وَ إِنْ ضَحِکَ لَمْ یعْلُ صَوْتُهُ» (خطبه ۱۹۳)
«اگر خاموش است سکوت او اندوهگینش نمی کند، و اگر بخندد، آواز خنده او بلند نمیشود.(دشتی: ۲۸۹).
این عبارت کنایه از اعتدال و میانه روی شخص پرهیزکار است. در واقع امام، مفهوم اعتدال را در بیانی ملموس و قابل درک، به مخاطب خویش عرضه می دارد. « باتوجه به فرآیندی که در ذهن خواننده برای رسیدن به معنای حقیقی انجام می پذیرد، می توان گفت: این فرایند باعث می شود تا معنای حقیقی بهتر به قلب و دل مخاطب بنشیند». (ابو حمدان،۱۳۷۶: ۱۶۰) تقابل معنایی موجود در عبارت « إِنْ صَمَتَ لَمْ یغُمَّهُ صَمْتُهُ» با « إِنْ ضَحِکَ لَمْ یعْلُ صَوْتُهُ » به زیبایی هر چه تمامتر، خواننده را به نتیجهگیری اعتدال می رساند. سجع و موازنهی موجود در عبارت نیز صوت دل انگیز و گوشنوازی را تولید کرده که شور و اشتیاق را در شنونده برمیانگیزاند. عبارت « لَمْ یعْلُ صَوْتُهُ » نیز سرشار از جنبش و حرکت است. لذا کنایی بیان کردن مطلب مورد نظر، بسیار رساتر و کارآمدتر از صریح بیان کردن آن است
. -لا یهْلِکُ علی التَّقْوی سِنْخُ اصلٍٍ و لا یظْمَاُ عَلَیهَا زَرْعُ قَومٍٍ (خطبه: ۱۶)
«آنچه بر اساس تقوا پایه گذاری شود، نابود نگردد و کشتزاری که با تقوا آبیاری شود، تشنگی ندارد.» (دشتی: ۴۱)
امام علی (ع)، در این قسمت، به دو طریق لزوم تقوا را تذکر میدهد:
یکی آنکه هر اصلی که بر بنیاد تقوا بنا شود، محال است که خراب شود و بنیانگذار آن آسیب بیند چنانکه خداوند متعال فرموده است :
-أَفَمَنْ أَسَّسَ بُنْیانَهُ عَلَی تَقْوَی مِنَ اللّهِ وَرِضْوَانٍ خَیرٌ أَم مَّنْ أَسَّسَ بُنْیانَهُ عَلَی شَفَا جُرُفٍ هَارٍ (، آیه، ۱۰۹سوره توبه)
دوم، آن که هرکس برای آخرت کشت کند و معارف الهی را در سرزمین نفس خود بکارد یا مثلاً کارهای دنیوی انجام دهد. مانند اعمالی که مصالح زندگی مادی انسان را تأمین می کند، وآن را به آب تقوا سیراب کند و تقوا را اصل قرار دهد، بر چنین زراعتی تشنگی عارض نمیشود؛ بلکه قویترین ساقه و پاکترین میوه از آن به دست می آید به کار بردن دو کلمه زرع ” و “اصل ” کنایه است. (بحرانی، ۱۳۸۸، ۲: ۱۱۸) این عبارت اشاره به این دارد که هر کس تقوا را پیشه و شعار خود سازد هم در زندگی دنیوی خود سود میبرد و هم زندگی اخروی. در این عبارت یک نوع تشبیه ضمنی نیز به چشم می خورد ؛ بدین صورت که تقوا مانند آبی ترسیم شده است که جان و روان انسان را سیراب می کند و باعث رشد و بالندگی او میشود.
-إِنَّ السُعَداء بِالدُّنیا غَداً هُم هارِبونَ مِنهَاأَلیومَ. (خطبه: ۲۲۳)
«سعادتمندان به وسیله دنیا در قیامت، کسانی هستند که امروز از حرام آن می گریزند.» (دشتی: ۳۲۷)
در این جمله امام (ع) کسانی از اهل دنیا را که از سعادتمندان در آخرتند، معرفی می فرماید که با رویگردانی از دنیا و درس گرفتن از ویژگیهای آن، آن را سبب کسب کمالات اخروی وخوشبختی آن جهان قرار داده اند. تعبیر به « هَرْب » که به معنای گریختن است، کنایه از دوری کردن کامل از لذّتهای دنیا میباشد؛ بدیهی است وقتی انسان جز به اندازه ضرورت دلبستگی و علاقهای به دنیا نداشته باشد و در عین حال از آن درس آموخته و دگرگونیها و فراز و نشیبهای آن را وسیله ارتقای به درجات آخرت قرار دهد بهترین سعادت را کسب کرده است. (بحرانی، ۱۳۸۸، ج: ۷۷: ۶) امام از طریق مبالغه و به تلاش واداشتن ذهن و غیره برای تأثیر گذاشتن در مخاطب بهره می گیرد. « در واقع نوعی ابهام در این سخن پوشیده دیده می شود و بر وسعت، رسایی و لطف و زیبایی بیشتر آن افزوده میگردد؛ در نتیجه، متأمل لذّت ادبی بیشتری می شود». (غازی، ۱۹۸۳: ۳۰۷و۳۰۸)
-لَمْ یضِعْ حَجراً عَلی حَجَرٍ حتَّی مضی لسَبیلِه (خطبه: ۱۶۰)
«سنگی بر سنگ نگذاشت تا جهان را ترک گفت» (دشتی: ۲۱۵)
این عبارت کنایه از عدم ثروت اندوزی و رعایت تقوا و پرهیزکاری پیامبر اکرم (ص) می باشد که امام در نهج البلاغه، درباره آن حضرت آورده است. امام با به چالش کشیدن ذهن مخاطب و با بیان نمودن مطلب به صورت معما و چیستان، قوه ادراک و تخیل مخاطب را به چالش می افکند تا پس از کنار زدن صورت ظاهری عبارت، غرض اصلی امام را دریابد. همین روند، دستیابی مخاطب را به معنای اراده شده، کوتاه می گرداند و آن را از جمله کنایات ایماء قرار می دهد.
- تَقَلَّبَ أَبْدانُهم بَینَ ظَهرانی أَهْلِ الآخرهِ (خطبه: ۲۳۱)
«بدنهایشان به گونهاى در تلاش و حرکت است که گویا میان مردم آخرتند.» (دشتی: ۳۳۳)
امام بیان، در توصیفی شگفت و بیانی زیبا، از عمق اندیشه و باورهای درونی پرهیزکاران سخن می گوید. آنان در دنیا و در میان مردم به سر می برند و با آنان معاشرت می کنند؛ امّا به چنان یقینی دست یافتهاند که گویا در آخرت و در میان اهالی آن زندگی می کنند. این تعبیر، کنایه از عدم دلبستگی پرهیزکاران به دنیا و باورهای راستین آنان است. امام با این شیوه بیان، از خلال خیال انگیز کردن صحنه و ترغیب کردن خواننده به تفکر و درنگ بیشتر در عبارت، غرض دینی خود را انتقال می دهد. این نوع بیان کنایی، با تحریک ذهن مخاطب و فعال ساختن قوه تخیل وی، معانی را به شیوهای عمیقتر در ژرفای وجود وی حک می کند.